توی چشمهاش نگاه کرد و خیلی جدی و تاثیر گذار بهش گفت دیگه از این چیزها نیار مدرسه، مدرسه جای اینکارها نیست. دبیر احتمالا پیش خودش فکر کرد چه حرکتی زدم، از خودم برای این بچه یک قهرمان ساختم و تا آخر عمرش این حرکت من رو فراموش نمیکنه. ما همه مات و مبهوت صحنه را دیدیم.
Comments
فردا صبحش رفت به هر کس و ناکسی که رسید گفت فلانی (دبیر حرفه و فن) مجله سوپرم رو ازم گرفت رفت زنگ تفریح همه عکسهاش رو نگاه کرد تازه مجله رو هم انگشتی کرد، بعد هم آوردو پس داد.