عجیب‌ترین گریه‌ای که کردم به عنوان عکاس/فیلمبردار تو مراسم جشن عبادت داشتم یه لحظه‌ی احساسی رو از وسط مجلس فیلم می‌گرفتم و دو تا دستم بند دوربین بود.
اشک از چشمام روی صورتم سرازیر بود، می‌ریخت روی گردنم و توی لباسم تا شکمم رسید.
اینکه وسط این همه آدم گریه کنی هیچ، اشک‌هات رو پاک هم نکنی واقعا حس عجیبیه.

Comments