از اون روز هر وقت می خوام پستونک بدم، ازش می پرسم «پستونک می خوای گل گلی من؟» با بازی و شکلک که قبول کنه.
دقیقا همینه، یه سری آدما خواستشون و مرزشون رو مشخص میکنن و به آدمای دیگه اجازه نمیدن شیرجه بزنن داخل مرزشون. یه سری هم مثل من، در تمام مراحل زندگی هر پستونکی(!) تا تهههه تو حلقشون چپانده میشه 🥲
Reposted from Leilita
امروز اولین کشمکش رو با این جوجه فسقلی داشتم. کلی بلند بلند نق زد تو فروشگاه که بغلم کن و تا اومدم بهش پستونک بدم که وقت بخرم واسه خودم تا کارم تموم شه، با اخم و نگاه واقعا عصبانی لبشو سفت سفت کرد و گفت بببببببب. فکر کنم حرف زشت زد :)))))))

Comments