Profile avatar
azadehjoun.bsky.social
امان از این فتنه‌ها که در سر ما و شماست.
1,089 posts 250 followers 112 following
Regular Contributor
Active Commenter

فکر می کنم دیگه برام عادی شده و پذیرفتم. بعد ناگهان در کسری از ثانیه چنان اشکم سرازیر می شه که خودم باورم نمی شه.

بچه‌ی کوچیک فردا عمل جراحی قلب داره. قربون بی‌زبونیت برم دختر جونم.

چقدر بهت سخت گذشته و من حتی الانم نمی‌دونم می‌تونم بهت پیام بدم یا نه.

مردم اصلا هیچ ایده‌ای ندارن این‌ها چه بلایی سر آدم‌ها میارن. هیچ ایده‌ای.

وایکینگم رو فروختم رفت بالاخره.

بعضی شبا خواب کلا قهره انگار!

یه جوری رو صورت چندین متر روی یخ سقوط آزاد داشتم که ماهیچه‌های گردنم درد می‌کنن.

در طول روز یه عالمه چیز داشتم بیام اینجا بنویسم. الان هلاک خوابم ولی.

یک بچه با زیر یک متر قد و زیر هفت سال سن من رو به باد داد دیروز.

من اصلا از اون خاله ریزه‌شون خوشوم نمیه.

بعد ۴۸ ساعت ممتد گریه کردن، ریست شدم برگشتم به حالت کارخانه و زندگی عادی.

از نظر شرایط روحیم احتیاج دارم تو شرکت قبلی باشم. چون اونها دیگه به گریه‌های من عادت کرده بودن. اینجا هی می‌خوام جلو خودمو بگیرم هی بدتر میشه.

کسشر بودن آدم‌ها که طبیعی‌ه. والد بودن آدم کسشر مغزمو خراب می‌کنه.

این‌قدر گریه کردم دیروز هرآینه امکان داشت دل و روده‌ام از چشام بزنه بیرون.

هیچ قهوه‌ای زورش به خوابالودگی نمی‌رسه.

ان‌لاین غذا سفارش دادم، خیلی معذرت می‌خوام، قشنگ گه خوردم.

روز تعطیل نشستم تو خونه با این دستی که به معنای واقعی کلمه وبال گردنمه کار کردم. تا ببینم بقیه روز تفریح مفریح چیجور میشه.

دشت اول امسال رو کردم دوستان. 🍃🍃🍃 من غلام خانه‌های روشن و مشتری‌های بی‌دردسرم.

یه ارد نخودچی دارم که ایرانی نیست و می‌خوام به صورت ازمایشی باهاش این هفته شیرینی بپزم ببینم به درد شیرینی نخودچی می‌خوره یا ته تهش برای پادرازی خوب‌ه.

باید برم انبار ببینم اوضاع جعبه‌ام چطوره.

کره‌ی کاسکو خیلی دوغ داره. خواستم بدونین.

زهره یعنی مریخ هم بره من اون سال ارسال به مریخ رو روش آزمایش خواهم کرد. 😂😂😂

این استوری هفته پیشم بود