Profile avatar
elashirin.bsky.social
شیرین و تلخ، طبعِ مرا در هم آفرید.
83 posts 87 followers 46 following
Regular Contributor
Active Commenter

واقعا threads رو نیستم. دایره‌ی اینستاگرامی‌ها برام امن نیست. اینجا رو با تمام ضعفاش ترجیح میدم چون همون دایره توییتره

نوشته بود :« اصلا جگر که سوخت، مداوا نمی‌شود...»

اگه تابستون و پی ام اس وجود نداشت، ۸۰٪ انسان شادتری بودم ...

ماشالله از دیشب بلواسکای از برهوتی در اومده عدو شود سبب خیر و این حرفا خلاصه😄😄

من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی ...

گور بابای ایلان ماسک اینجا چشه مگه

اومدیم دو روز زندگی کنیم همه‌ش یا یکی رفت یا یکی مرد یا مهاجرت کرد.... همه‌ش شد غصه و دلتنگی و جای خالی ...

لعنت به مهاجرت و خداحافظی. نمیخوام نمیخوام نمیخوام ...

چقدرررر هوا گرم و دم کرددددده‌ست 😭😭😭😭

کافه‌ و اسنپ گرونه، هوا گرمه. پس خونه موندن بهترین گزینه‌ست!

واقعا فضل خدا گاهی از راه‌های آدم‌های خوبی که کنارت قرار میده بهت میرسه...

احساس مسئولیت میکنم کنار دبگران حتما حالم خوب باشه و شلوغ کنم و فضا رو‌ فان کنم و خب سخته گاهی

خارج از چهارچوب ذهن تو رنجت اعتباری نداره و این غم‌انگیزه

کاش الان پاییز ۰۲ بود. من از جهنماین روزا خلاص شده بودم و هوا هم خوب بود

کاش میشد یه جور خدا رو برای مردن راضی کرد ...

جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی...

به مجبوریای زندگی راحت‌تر تن در میدم. تو هم لیطمئن قلبی، من فضلک، این فضلت باش.

بعد از خدا، امیدم به روانپزشکیه که فردا می‌خوام برم! واقعا خستم...

کاش میشد یه جاهایی از زندگی رو گذاشت رو دور تند که فقط بگذره زودتر ...

حال این روزامو هیچ کلمه‌ای نمی‌تونه وصف کنه ولی ..

ولی هر کی گفت پول توی حال خوب تاثیری نداره، بزنید تو دهنش

اینجا ۹۰٪ تایملاینش نوشته‌ست نه عکس و آخیشششش

تو انزلی سوار قایق بودم بارون میومد، قایق هم تند می‌رفت و از دو طرف درخت بود‌. یکی از قشنگ‌ترین صحنه‌های زندگیم تو تلخ‌ترین روزای زندگیم

گفته بودی که: " دوایی بکنم درد تو را " ما در آن درد به امیدِ دوای تو هنوز....🕊️