Profile avatar
ltfia.bsky.social
https://t.me/with_P
73 posts 7 followers 6 following
Regular Contributor
Active Commenter

مسخره به نظر می‌رسه ولی اخیراً از شلغم خوش‌م اومده. :))))

1297.

Hate to see ZywOo always carries apEX into championships. Wanna see Aleksib in first place of Cologne and Katowice.

And The Sun. ☀️

The Moon. 🌙

کل پول مهاجرت‌ش رو با درمان‌های زیبایی و فیلر و بوتاکس درآورده، می‌گه من جون کندم و زحمت کشیدم. :)))

زنگ زدن می‌گن دانش‌نامه‌ات رسیده خونه، باورم نمی‌شه. تا خودم نبینم‌ش انگار به مرحله پذیرش نمی‌رسم. مثل کارت پایان خدمت شده که هی می‌رفتم نگاش می‌کردم ببینم واقعی‌ه یا نه.

سفارت رو می‌گفتن مرحله سختی‌ه. ولی آسون‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم. درباره ارسال مدارک هم همین رو می‌گفتن . حالا یا درجه سختی‌هامون با هم فرق داره، یا الکی شلوغ‌ش می‌کنن.

And I miss my old (and deleted) Twitter accounts with all the memories.

مدت‌هاست ندویده‌ام. در سال میلادی‌ای که دیگه کم‌کم داره تموم می‌شه، کم‌تر از انگشتان دست‌م دویدم و هر بار یادم اومد چه‌قدر این کار رو دوست‌ دارم. با این‌که شنا رو در برنامه جا داده‌ام و کار با وزنه رو به روتین نسبتا خوبی رسونده‌ام، ولی انگار بخشی از من پیش دویدن‌ه. / ۱

دل‌م معاشرت با آدم‌های رندوم می‌خواد، اما کوتاه که باتری اجتماعی‌م تخلیه نشه. وقتی می‌بینم دانش‌جوها توی پارک نشستن و سیگار می‌کشن، یاد قدیم‌ می‌افتم و حس می‌کنم جوانی در من زنده شده. برم بگم بیا نخ با هم بکشیم و در این فاصله تعریف کنیم و بریم. فقط فکر کنم باید سیگار رو با یه لیوان چای جایگزین کنم. :-قهقهه

آخرین بطری ویسکی‌ای که گرفتیم بیش از شش ماه طول کشید تا تموم بشه. آخرین نخ مارلبورویی که کشیدم رو هم یادم نمی‌آد. نوجوون که بودم، احساس می‌کردم قراره در بزرگ‌سالی چندین مدل از مشروبات الکی در خونه داشته باشم و پیچیدن سیگار و تست‌کردن توتون‌های مختلف به نظرم جذاب می‌اومد. /۱