حالا البته طبق معمول خاطره‌ی من نیست و خاطره‌ی رفیقمه که بحبوحه‌ی زن زندگی آزادی مهاجرت کرد واشینگتن دی‌سی و تصمیم هم گرفته بود چون مجرد شده بدن رو از نو بسازه و همه‌ی درآمد رو خرج مربی و ورزش کنه. اینه که رفت مربی خفن گرفت. به مربی هم گفت می‌خوام تو خونه جیم بسازم.

Comments