اسکی یاد گرفتم، هی رفتم اسپا، با خواهر و خواهرزاده‌هام وقت معنادار گذروندم. دخترخاله‌م رو بعدازسال‌ها دیدم.
فردا هم که برم خونه الف و لی‌لا و مامان و افیلیا منتظرمن که بی‌نهایت دلتنگشونم. بعلاوه‌ی دوقلوها و دوستام و ساز زدن با ۲تا دوستم و شیطنت با ۳آدم جدید و اسباب‌بازی‌هایی که سفارش دادم و روتین صبحگاهیم.

Comments