دلم براش تنگ شده.
دلم قدم زدن باهاش تو اون خیابون رو میخواد همونجوری که دستمو گرفته بود و حسِ عجیبِ مرکز جهان بودن بهم داد؛ همونجا که لپم رو بوسید و یه بغل سفت ازم گرفت.
اااخ اااخ از دوست داشتنِ تو من سیر نمیشم عزیزِدلم.
دلم قدم زدن باهاش تو اون خیابون رو میخواد همونجوری که دستمو گرفته بود و حسِ عجیبِ مرکز جهان بودن بهم داد؛ همونجا که لپم رو بوسید و یه بغل سفت ازم گرفت.
اااخ اااخ از دوست داشتنِ تو من سیر نمیشم عزیزِدلم.
Comments